معراجمعراج، تا این لحظه: 13 سال و 19 روز سن داره

وبلاگ شخصي سيد معراج حسيني

آغاز هفتمین سالروز پیوندمان مبارک

  معراج عزیزم ، مینویسم تا بدونی 86.02.22  اولین روززندگی من و بابایی بود ...گاهی با خوشی و شادی گاهی با ناراحتی و دلتنگی .همسر عزیزم ،به خاطر تمام زحماتی که تو این شش سال برای زندگیمون کشیدی مچکرم. امیدوارم  که هفتاد سال دیگه زندگی خوشی با هم و در کنار هم داشته باشیم.   محبوب نازنین تو آنقدرمهربانی که وقتی با تو نشسته ام خود را خوشبخت میبینم و هر جایی که با تو باشم آنجا را بهشت میدانم . وقتی از تو دورم خود را در دوزخ حس میکنم و آنقدر حس بدی به من دست میدهد که تمام زیباییها برایم زشت است . ولی زمانیکه در کنار تو قرار میگیرم مثل برفی که در آفتاب آب میشود غمهای من فراموشم میشود و همه را زیبا میبینم و از هر...
23 ارديبهشت 1392

آخر هفته چگونه گذشت؟

پنجشنبه بعد از دانشگاه مامانی اومدم خونه عزیز دنبالت و رفتیم خونه دوست مامان، زهرا خانوم و دخترش باران. که به جز ما محدثه خانوم و دخترش یسنی هم بودن . شما سه تا جوجه هر کاری خواستین انجام دادین و شیطونی کردین... پنجشنبه که میرفتم دانشگاه عزیز سیر و باقالی و... گرفته بود که برای ما درست کنه (دسته عزیز عصمت درد نکنه) که شما هم نشسته بودی و کمکش میکردی مرد کوچولوی من... جمعه یه سر رفتیم خونه آقا جون و... اول رفتیم باغ خودمون که آقا معراج آبیاری کنه و بعد کلی خاک بازی کردی و شیطونی هات هم که جای خودش رو داشت نمک خوردی و نمکدان هم شکستی موقع رفتن گفتی بزار اینجا یه جیش کنم و بعد رفتیم باغ آقا جون و میگفتی : دا...
23 ارديبهشت 1392

شیطونی های آقا معراجِ گل گلی

نی نی مامانی انقد بزرگ شدی که هفته پیش با بابایی رفته بودی باشگاه وقتی که اومدی احساس کردم چقد بزرگ شدی ، یک لحظه دلم گرفت که بعد ها انشااله بزرگ شدی میری دنبال کار و برنامه های خودت و مامانی رو تنها میزاری مثل همه جوونها . ولی خب اشکال نداره پسر گلم امیدوارم همیشه هرجا که هستی سالم و خشنود و خوشبخت باشی و همین برای مامان کافیه . رسم دنیا همینه .. خلاصه بعد که از باشگاه اومدی با بابایی رفتی یه دوش حسابی گرفتی و کلی آب بازی کردی چند روز پیش رفته بودیم برای خرید که شما رفتی تو یه مغازه که پر بود از وسایل دخترانه و الان و بلان که تل میخایی و بالاخره تل مورد علاقه تو پیدا کردی و خریدی... الان حدود یکماهی میشه که همش پیشته و ازش استفاده ...
17 ارديبهشت 1392

روزهای تحصیل مامانی و معراج

معراج عزیزم ، ناز خوشگلم از اونجایی که هنوز اینترنت خونه وصل نشد نمیتونم وبت رو تکمیل کنم. البته صفحات قبل رو هم مامانی تو خونه آماده میکنم و بابایی زحمت آپولود رو میکشه ولی نیمه کاره ... تازگیا تو خونه که هستی خیلی اذیتم میکنی و فصل امتحانات میان ترم منم که هست و اصلا نمیزاری درس بخونم تا میام بشینم و کتابم رو باز کنم همش بهانه میاری بعد از یک ساعت هم که قانع میشی ، کتاب دفترهای خودت رو هم میاری رو به رو من میریزی و میگی : مانی جون منم درس نخونم خانوم معلم دعبا میتونه مگه نه؟ آخه من هم مگه میتونم با این شیرین زبونیهات درس بخونم اونوقتم انقد حرف میزنی و سوال میپرسی که از یکجا نشستن خسته میشم. الهی قربونت برم که میدونی درس و کتاب و ...
17 ارديبهشت 1392

روز مادر

فاطمه یعنی شرف،یعنی حجاب, فاطمه فخر زنان، روز حساب فاطمه یعنی رضای کردگار شاهکار  خلقت  پروردگار همسر عزيزم روز زن بر شما مبارك باشه  و ايشالله هميشه سرزنده و شاد باشي و اميدوارم بتونم زحماتت رو جبران كنم... دو موجود هستی گرامی تر است یکی میهن و دیگرش مادر است ستایش کنم زن که او مادر است که مادر سزاوار زیب و زر است تو ای مادر من نوای میهن من کنم خواب در اغوشت ای سرور من    ...
9 ارديبهشت 1392

روزگار معراج و مامانی

معراج یه روز گریه میکرد به خاطر کارتون. چون اون روز خیلی تلویزیون نگاه کرده بود من اجازه نمیدادم . رفت و النا رو آورد و گفت: مانی جون اِننا میخادکارتون ندا تونه ، اجازه هس. ************* یک روز دیگه اون میخاست کارتون نگاه کنه و من هم فیلم. مشغول تماشای تلویزیون بودم و اومد گفت : واسه خودتم نزار . وبعد تلویزیون رو خاموش کردو رفت . وای خدایا چقدر خنده دار بود من و بابایی مردیم انقد که خندیدیم. ************* وقتی میریم بیرون میگم پسرم بیا کلاه تو بزار سرت . با جدیت میگه: هوا خوبه (همچین روی به تاکیید میکنه که میخوام بخورومش). ************* وقتی که هوا کمی سرد میشه و میخوام لباس بیشتری تنش کنم . میگه : پیرن دیگه بسه آخه قر...
9 ارديبهشت 1392

سيزده بدر1392

ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ست / دریاب که هفته‌ی دگر خاک شده ست می نوش و گلی بچین که تا در نگری / گل خاک شده ست و سبزه خاشاک شده ست (با آرزوی روزی شاد در کنار طبیعت). به مناسبت سیزده بدر رفتیم باغ آقا جون(بابای بابایی) و مثل همیشه از شیطنت و شلوغی گل کاشتی و چون همه هم شما روخیلی  دوست دارند هیچ اعتراضی نمیکنند. معراج عمه و دختر عمه رو در خوردن سبزی کوهی با سرکه همراهی میکنه معراج داره از درخت هم بالا میره معراج در سبزه زارها ای شیطون دیدم که یواشکی سبزه گره میزدی... البته موقع سبزه گره زدن کلی عمه فاطمه رو هم اذیت کردیم... آخه عمه فاطمه یه نینی تقریبا پنج ماهه تو راه داره... یعنی اینکه سال پیش این موقع...
9 ارديبهشت 1392

معراج داره میره مسافرت

اولین مسافرت معراج در سال 1392 روز دوم فروردین روز جمعه بود.( که البته هفتمین مسافرت معراج به حساب می آد).ناگفته نماند امسال برنامه ایی برای مسافرت نداشتیم ولی چون عروسی دعوت بودیم باید میرفتیم.خلاصه اینکه ما سه نفر با عزیز و بابا جون(مامان و بابای مامان زینب) مسافرت طولانی خود را   به جنوب شروع کردیم .  معراج در حال خدا حافظی با خانه وقتی رسیدیم اصفهان برای خواب و استراحت رفتیم منزل یکی از دوستان خانوادگی عزیز. البته چون خیلی شلوغ بود و هم اینکه وقت زیادی نداشتیم نتونستیم اصفهان را بچرخیم. بعد از یک روز در راه بودن رفتیم کازرون خونه خاله عفت البته مسیر اصفهان کازرون رو از جاده یاسوج رفتیم که خیلی هم با صفا بود  ...
9 ارديبهشت 1392

چهارشنبه سوری 1391

تق تق فش فشع.فاصلمون کم بشه! هیزم ونفت واتیش.دوستت دارم خداییش! سیب زمینی به سیخه.عکس گلت به میخه! غماتو بیار فوتش کن کینه داری شوتش کن! هوا بهاری میشه سرما فراری میشه! زردی ازت دور بشه هرچی میخوای جوربشه! 4شنبه سوری مبارک سلامی دوباره آخرین سه شنبه سال 1391 هم فرا رسید و مثل همیشه ما هم آماده شدیم برای مراسم چهارشنبه سوری... معراج جونم انگار میدونست امشب چه شبیه که انقد ذوق میکرد. همش میگفت : بییم بییم(بریم) البته غروب همان روز هم اول اقا معراج رو بردیم آرایشگاه که برای عید آماده شه...... ,وکمی هم براش خرید کردیم و اما شب فرا رسید و آتیش بازی شروع شد... مگه میشد جلوی معراج رو گرفت؟؟؟خلاصه تا تونست شیطنت و بازیگوش...
9 ارديبهشت 1392

تولد معراج جونم

اکنون به جای دستانم دو بال طلایی میخواهم تا در زیباترین تاریخ تقویم برای ستاره باران کردن شب تولدی تا آسمان پرواز کنم و بر روی ماه بنویسم... مجتبی جونم تولدت مبارک.... معراج جونم تولدت مبارک مجتبای عزیزم، همسر نازنینم امیدوارم سالیان دراز تولدت را جشن بگیرم و در پناه خداوند همیشه سلامت و تندرست باشی.دنیا دنیا دوستت دارم معراج جونم ، مامانی جونم امیدوارم همیشه زیر سایه ی خداوند سالم و سلامت و موفق و پیروز باشی .  دوستتون دارم یه عالمه هرچی بگم بازم کمه عزیزانم تولدتان مبارک به مناسبت تولد همسر و پسر نازم (آخه هردو تولد 20 فروردین هستند) یه جشن کوچیک تدارک دیدم که فقط بابابزرگها و عزیزها دعوت بودن . البته بع...
9 ارديبهشت 1392
1